کوچه(فریدون مشیری)
 
درباره وبلاگ


ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست/منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست...
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • عاشقانه
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وصال و آدرس nasimeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 14549
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


نسیم وصال




بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم

 

همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

 

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

 

شدم ان عاشق دیوانه که بودم

 

در نهانخانه ی جانم گل عشق تو درخشید

 

باغ صد خاطره خندید ، عطر صد خاطره پیچید

 

یادم امد که شبی با هم از ان کوچه گذشتیم

 

پر گشودیم و در ان خلوت دل خواسته گشتیم

 

ساعتی بر لب ان جوی نشستیم

 

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

 

من همه محو تماشای نگاهت

 

اسمان صاف و شب ارام

 

بخت خندان و زمان رام

 

خوشه ی ماه فرو ریخته در اب

 

شاخه ها دست بر اورده به مهتاب

 

شب و صحرا و گل و سنگ

 

همه دل داده به اواز شباهنگ

 

یادم امد تو به من گفتی

 

از این عشق حذر کن

 

ساعتی چند بر این اب نظر کن

 

اب ائینه ی عشق گذران است

 

تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

 

باش فردا که دلت با دگران است

 

تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

 

با تو گفتم حذر از عشق ندانم

 

سفر از پیش تو هرگر نتوانم ، نتوانم

 

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد

 

چون کبوتر لب بام تو نشستم

 

تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم

 

باز گفتم که توصیادی و من اهوی دشتم

 

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم

 

حذر از عشق ندانم ، نتوانم

 

اشکی از شاخه فرو ریخت

 

مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت

 

اشک در چشم تو لرزید      

 

ماه بر عشق تو خندید

 

یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم

 

پای در دامن اندوه کشیدم

 

نگسستم ، نرمیدم

 

رفت در ظلمت شب ، ان شب و شب های دگر هم

 

نگرفتی دگر از عاشق ازرده خبر هم

 

نکنی دیگر از ان کوچه گذر هم

 

 

بی تو اما به چه حالی من از ان کوچه گذشتم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:, :: 4:16 ::  نويسنده : سبحان آهنگرکانی